بس کنید
دوشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۵۷ ق.ظ
شرم تان باد ای خداوندان قدرت! بس کنید!
بس کنید از این همه ظلم و قساوت، بس کنید!
گرنه کورید و نه کر
بشنوید این وای مردم های جان آزرده است
کز ستم های شما هرگوشه زاری میکنند
بنگرید این خلق را، که دندان بر جگر، دم به دم بیدادتان را بردباری میکنند
دست ها از دست تان ای سنگ چشمان، بر خداست
گرچه میدانم،
آنچه بیداری ندارد، خواب مرگ بی گناهان است و وجدان شما!
با تمام اشک هایم،باز، نومیدانه خواهش میکنم
بس کنید!
بس کنید!
فکر این مردم دلواپس کنید
رحم براین شهر و این مردم کنید
بس کنید!
- ۹۲/۱۱/۲۱